ادامه ترجمه و متن خطبه 107
نوشته شده توسط : i
الْقاسِيَةِ. 
سـخت انـد .
قَدِ انْجابَتِ السَّرائِرُ لاَِهْلِ الْبَصائِرِ، وَ وَضَحَتْ مَحَجَّةُ الْحَقِّ 
حقايق پنهان براى اهل بصيرت آشكار، و راه حق براى اشتباه كنندگان
لِخابِطِها، وَ اَسْفَرَتِ السّاعَةُ عَنْ وَجْهِها، وَ ظَهَرَتِ الْعَلامَةُ 
نمايان شد، و قيامت پرده از چهره برداشت، و نشانه هاى آن براى صاحب فراست
لِمُتَوَسِّمِها. ما لى اَراكُمْ اَشْباحاً بِلا اَرْواح، وَ اَرْواحاً بِلا اَشْباح، 
ظاهر گشت. چه شده كه شما را پيكرهايى بى جان، و جانهايى بى پيكر،
وَ نُسّاكاً بِلا صَلاح، وَ تُجّاراً بِلا اَرْباح، وَ اَيْقاظاً نُوَّماً، وَ شُهُوداً 
و عابدانى بى صلاح، و تاجرانى بى سود، و بيدارانى خواب، و حاضرانى
غُيَّباً، وَ ناظِرَةً عَمْياءَ، وَ سامِعَةً صَمَّاءَ، وَ ناطِقَةً بَكْماءَ. رايَةُ ضَلالَة 
غايب، و ناظرانى كور، و شنوندگانى كر، و گويندگانى لال مشاهده مى كنم؟! دولت ضلالت
قَدْ قامَتْ عَلى قُطْبِها، وَ تَفَرَّقَتْ بِشُعَبِها، تَكيلُكُمْ بِصاعِها، 
بر محور خود به پا شده، و با شاخه هايش همه جا پراكنده گرديده، شما را با كيل خود وزن مى كند،
وَ تَخْبِطُكُمْ بِباعِها، قائِدُها خارِجٌ مِنَ الْمِلَّةِ، قائِمٌ عَلَى الضَّلَّةِ، 
و با همه دست خود بر سرتان مى كوبد، پرچمدار اين حكومت از دين خارج است، و بر سكّوى گمراهى ايستاده،
فَلايَبْقى يَوْمَئِذ مِنْكُمْ اِلاّ ثُفالَةٌ كَثُفالَةِ الْقِدْرِ، اَوْ نُفاضَةٌ كَنُفاضَةِ الْعِكْمِ، 
آن زمان از شما جز به مانند باقيمانده ته ديگ، يا به مثل خرده دانه اى كه در ته بقچه مانده چيزى باقى نماند.
تَعْرُكُكُمْ عَرْكَ الاَْديمِ، وَ تَدُوسُكُمْ دَوْسَ الْحَصيدِ، 
دولت ضلالت شما را به مانند به هم پيچيده شدن چرم به هم مى مالد، و همچون كوبيدن خرمن مى كوبد،
وَ تَسْتَخْلِصُ الْمُؤْمِنَ مِنْ بَيْنِكُمُ اسْتِخْلاصَ الطَّيْرِ الْحَبَّةَ 
اين سركشان همچون پرنده اى كه دانه درشت را از دانه ريز جدا مى كند
 
الْبَطينَةَ مِنْ بَيْنِ هَزيلِ الْحَبِّ. 
مؤمن را از ميان شما جدا مى كنند.
اَيْنَ تَذْهَبُ بِكُمُ الْمَذاهِبُ؟ وَتَتيهُ بِكُمُ الْغَياهِبُ؟ وَ تَخْدَعُكُمُ 
اين راهها شما را كجا مى برد؟ تاريكى ها تا چه وقت شما را سرگشته و حيران مى نمايد؟! دروغها چگونه شما
الْكَواذِبُ؟ وَ مِنْ اَيْنَ تُؤْتَوْنَ؟ وَ اَنّى تُؤْفَكُونَ؟! فَلِكُلِّ اَجَل كِتابٌ، 
را مى فريبند؟! اين بلا از كجا به سر شما مى آيد و به كجا بازگردانده مى شويد؟! براى هر زمانى سرنوشتى است،
وَلِكُلِّ غَيْبَة اِيابٌ. فَاسْتَمِعُوا مِنْ رَبّانِيِّكُمْ، وَ اَحْضِرُوهُ قُلُوبَكُمْ، 
و هر غيبتى را بازگشتى است. پس، از عالم ربّانى خود بشنويد، دلهاى خود را نزد او حاضر كنيد،
وَاسْتَيْقِظُوا اِنْ هَتَفَ بِكُمْ. وَلْيَصْدُقْ رائِدٌ اَهْلَهُ، وَلْيَجْمَعْ شَمْلَهُ، 
واگر بر شما فرياد زد بيدارشويد. خبرگزاربايد به مردمش راست بگويد، و پراكندگى كار و افكار خود را جمع نمايد،
وَلْيُحْضِرْ ذِهْنَهُ. فَلَقَدْ فَلَقَ لَكُمُ الاَمْرَ فَلْقَ الْخَرَزَةِ، 
و ذهنش را آماده سازد. عالم ربّانى حقايق را همچون شكافتن مهره براى شما شكافت،
وَ قَـرَفَـهُ قَـرْفَ الصَّـمْغَـةِ. فَعِنْـدَ ذلِـكَ اَخَـذَ 
و حقيقت را همچون كندن پوست درخت براى يافتن صمغ پوست كند. به وقت برپا شدن بيرق گمراهى
الْباطِلُ مَآخِذَهُ، وَ رَكِبَ الْجَهْلُ مَراكِبَهُ، وَ عَظُمَتِ الطّاغِيَةُ، 
باطل در محلّ خود جاى گرفته، و جهالت بر مركبهايش سوار گشته، و گروه ستمگر بزرگ و فراوان گردد،
وَ قَلَّتِ الدّاعِيَةُ، وَ صالَ الدَّهْرُ صِيالَ السَّبُعِ الْعَقُورِ، وَ هَدَرَ فَنيقُ 
و دعوت كننده به حق كم شود، و روزگار همچون وحشى گزنده حمله نمايد، و شتر باطل پس از
الْباطِلِ بَعْدَ كُظُوم، وَ تَواخَى النّاسُ عَلَى الْفُجُورِ، وَ تَهاجَرُوا عَلَى 
سكوت عربده كشد و قوّت گيرد، و مردم بر معصيت پيمان برادرى بندند، و بر دين از هم دورى
الدِّينِ، وَ تَحابُّوا عَلى الْكَذِبِ، وَ تَباغَضُوا عَلَى الصِّدْقِ. فَاِذا كانَ 
نمايند، و بر دروغ با يكديگر دوست شوند، و بر راستى با هم دشمنى ورزند. در اين وقت




:: موضوعات مرتبط: نهج البلاغه , ,
:: بازدید از این مطلب : 212
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: